مصاحبه با خردنامه صدرا 

 

س: به‌عنوان اولین سوال بفرمایید که برداشت شما از اقتصاد مقاومتی چیست؟ اقتصاد مقاومتی چه تفاوتی با اقتصاد ریاضتی دارد و باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟

شریف‌زاده: در ابتدا باید بین دو مفهوم تفکیک قایل شویم. یکی مفهوم مقاومت اقتصادی است که بیشتر جنبه کوتاه‌مدت و میان‌مدت دارد. دیگری، مفهوم اقتصاد مقاوم است که مفهومی بلندمدت است. آن چیزی که در سیاست­های کلی اقتصاد مقاومتی دیده می­شود به‌نظرم ترکیبی از این دو است. بخشی از این سیاست‌ها بیشتر مربوط به کوتاه‌مدت و میان‌مدت است و برخی جنبه بلندمدت دارد. مقاومت اقتصادی یعنی اینکه وقتی ما تحریم می‌شویم مقاومت کنیم و البته چاره‌ای نیز جز این نداریم. برای اینکه تحریم‌ها را بگذرانیم باید مقاومت کنیم و جلوی تحریم‌ها بایستیم؛ این می‌شود مقاومت اقتصادی. اما در بلندمدت باید درباره اقتصادمان فکر کنیم تا در مقابل فشارها و شوک‌ها، تحریم‌ها و تهدیدها مقاوم باشد. اگر اقتصاد ما مقاوم شده بود، یعنی در گذشته اقتصادمان را واقعاً مقاوم کرده بودیم، با این تحریم‌هایی که پیش آمد ضربه نمی‌خوردیم. بالاخره همه قبول داریم که در سال­های گذشته ما از بابت تحریم­ها ضربه‌هایی خوردیم، اگر اقتصادمان مقاوم شده بود، شاید همین ضربات را هم نمی‌خوردیم. باید در بلند مدت اتفاقی بیافتد که اقتصاد ما آسیب‌پذیر نباشد. این می‌شود اقتصاد مقاوم. هدفی که حضرت آقا بیشتر دنبال می‌کنند، همان‌طور که خودشان نیز فرمودند، یک مطلب کوتاه‌مدت نیست. حتی اگر تحریم‌ها تمام شوند، باید اقتصادی بسازیم که دیگر آسیب‌پذیر نباشد. اگر در اقتصاد خودمان را مقاوم سازیم، دیگر هیچ تهدید و تحریم اقتصادی نخواهیم داشت. در مورد ویژگی­های اقتصاد مقاومتی هم باید عرض کنم اقتصاد مقاوم اقتصادی است که تکیه­اش بر تولید ملی و بازار داخلی و همین طور فناوری بومی است و در مقابل فشار خارجی و حتی جنگ قد خم نمی­کند و به حیاتش ادامه می­دهد. اقتصاد مقاوم نه تنها خودش را به خارج وابسته نمی­کند بلکه تلاش می­کند با سیاست­های هوشمندانه سایر کشورها را به خودش وابسته کند و ضریب امنیت خودش را افزایش بدهد.

 

س:  همان‌طور که مستحضر هستید، شعار اقتصاد اسلامی از ابتدای انقلاب یکی از شعارهای اصلی ما بوده است. چه دلایلی می‌توانید مطرح کنید که چرا این مسئله تحقق نیافته است.

شریف‌زاده: داستان اقتصاد اسلامی داستان مفصلی است که در این گفتگوی مختصر نمی­توان حق آن را ادا کرد. این موضوع حداقل به یک مصاحبه مستقل نیاز دارد که بشود به تفصیل بحث را باز کرد. لذا از این مطلب بگذریم و بگذاریم در جای خودش مفصل بحث بشود. فقط به اجمال خوب است اشاره کنم که اگر ما اقتصاد اسلامی را پیگیری کرده بودیم و یک اقتصاد واقعاً اسلامی ساخته بودیم، آسیب نمی‌دیدیم. اگر اقتصاد ما حداقل در حدی که در اصل 43 قانون اساسی ترسیم شده است منطبق بر تعالیم اسلامی بود حتماً آسیب کمتری می­دیدیم. اگر این اصل را واقعاً اجرا کرده بودیم، اگر ربا حذف و نظام بانکی‌مان مطابق با اسلام شده بود، اگر اسراف و تبذیر را کنار گذاشته بودیم و توانسته بودیم در تولیدات اساسی به خودمان متکی باشیم، اگر قاعده نفی سبیل را در همه ابعاد مدلسازی و پیاده کرده بودیم قطعاً امروز آسیب‌پذیری‌مان کمتر بود.

اقتصاد مقاومتی در کجای اقتصاد اسلامی قرار دارد؟ به عبارت دیگر نسبت اقتصاد مقاومتی و اقتصاد اسلامی چیست؟

شریف‌زاده: اصل مفهوم اقتصاد مقاومتی -  به معنایی که امروز متداول شده است یعنی به معنای اقتصادی که در مقابل شوک­ها و فشارهای خارجی شکننده نیست - یک مفهوم عُقلایی است که سایر عقلای عالم هم حداقل در مقام عمل به آن توجه دارند. در واقع مفهوم اقتصاد مقاومتی یک مفهوم جهانی است و حتی فراتر از دین و ملیت است. به همین خاطر هم شما ملاحظه می­کنید مفاهیمی که قرابت معنایی زیادی با اقتصاد مقاومتی دارند در ادبیات علمی اقتصاد وجود دارد مثل مفهوم تاب آوری اقتصادی یا مفهوم توسعه پایدار. به علاوه شما اگر دقت کنید می­بینید که این مفهوم، مفهومی است که در کشورها و سرزمین‌های مختلف در مقام عمل هم مورد توجه بوده است. مثلاً روسیه یا چین یا برخی کشورهای اروپایی در مقاطعی از سیاست‌هایی شبیه همین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ما استفاده کرده‌اند تا اقتصادشان مقاوم شود و آسیب‌پذیر نباشد. پس لزوماً چنین نیست که بگوییم این ذیل اقتصاد اسلامی تعریف می‌شود. البته این مفهوم مثل بسیاری از مفاهیم عقلایی دیگر به تایید اسلام رسیده است. مستحضرید که بسیاری از مفاهیم و نهادهایی که در ابواب معاملات فقه ما از جمله در تجارت و کسب و کار وجود دارد جنبه امضایی دارد. یعنی عقلا قبل ظهور اسلام روش­­هایی داشته­اند که شارع آن را پذیرفته و امضا کرده است. به گمان من اقتصاد مقاومتی هم همین نسبت را با اقتصاد اسلامی دارد. قرآن کریم اصل مقاوم کردن اقتصاد را تایید کرده است. قرآن می‌فرماید اگر شما از اموالتان درست استفاده کنید، باعث قوام جامعه می­شود. پس می‌شود گفت اقتصاد مقاومتی مورد تایید قرآن است و بالطبع مورد تایید اقتصاد اسلامی است. قرآن کریم در آیه «و لا تُؤتوا السُّفهاءَ أََمْوالَکُمُ الَّتی‏ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً»  به این موضوع اشاره دارد که اگر از اموال و دارایی‌ها درست استفاده شود، باعث قوام در جامعه می‌شود. البته به نظر می­رسد کفار هم اگر این کار را بکنند، از اموالشان درست استفاده کنند، اقتصادشان قوام پیدا می‌کند. مقاوم می‌شود. لذا ما می‌بینیم که بعضی کشورها با اینکه اهل کفر هم هستند، ولی روی‌هم‌رفته اقتصاد خوبی دارند، اقتصاد مقاومی دارند و آسیب‌پذیری‌شان کم است. به همین خاطر می بینیم ممکن است در کشوری مثل سوئد و نروژ که مسلمان نیستند یک اقتصاد نسبتاً مقاوم بنا نهاده شود که آسیب‌پذیری کمی داشتهباشد.

س:  چون از منابعی که در اختیار دارند، درست استفاده می‌کنند.

شریف‌زاده: بله، مشهور است که: «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم». ظلم فقط ظلم به افراد نیست، ظلم به اموال هم هست. اگر شما اموالتان را درست استفاده نکنید، اقتصادتان را درست پیش نبرید، از بین می‌رود. منابعتان نابود شود، اقتصادتان نیز دیگر مقاوم نیست. اقتصاد که مقاوم نباشد، قوام جامعه از بین می‌رود.

س: در بحث وجه تمایز اقتصاد مقاومتی به‌عنوان یک الگوی دینی با سایر مکاتب اقتصادی نیز توضیح دهید.

شریف‌زاده: ببینیدآمریکا که نماد نظام سرمایه­داری است در دهه­های گذشته تلاش کرد از وابستگی به نفت خاورمیانه رها شود و اقتصادش را از این بابت مقاوم کند. شوروی عصر کمونیسم هم تلاش می­کرد اقتصادش را در برابر تهدیدها و تحریم­های بلوک غرب مقاوم کند و شدت آسیب­پذیریش را کم کند. نمونه­های متعدد دیگری هم - از سایر کشورهایی که سر در آبشخور مکتب سرمایه­داری یا مارکسیسم داشتند هست - که می­شود مورد به مورد در موردش بحث کرد. البته در مقام مقاوم کردن اقتصاد، هر کشوری باید سیاست­های خودش را با توجه به فرهنگ خودش و شرایط موجود خودش طراحی کند. خوب حالا ما هم می‌خواهیم یک اقتصاد مقاوم بسازیم. اهتمام به مقاوم کردن اقتصاد وجه مشترک بیشتر نظام­های اقتصادی است، ولی اقتصاد مقاومی که ما می‌خواهیم بسازیم مطابق با فرهنگ خود ما، شرایط بومی خود ما و تعالیم دینی خود ماست. اگر بخواهم به سوال قبل برگردم مدل اقتصاد مقاومتی ما که مقام معظم رهبری ابلاغ فرموده­اند - ذیل تعالیم اسلامی تعریف می­شود و رنگ و بوی اسلامی دارد. البته این نافی آن نیست که مکاتب مادی هم در چارچوب اصول و مبادی خودشان مدل­هایی برای مقاوم کردن اقتصاد داشته باشند. البته لازم است یک نکته مهم را همین جا عرض کنم. به اعتقاد ما همان طور که حیات حقیقی تنها در نظام­های الهی و تحت تعالیم انبیا ممکن است قوام اقتصادی هم در معنای حقیقی کلمه تنها از همین راه به دست می­آید. از این منظر حتی معنای اقتصاد مقاومتی نسبت به آنچه امروز می­فهمیم تفاوت­هایی دارد. شرح این نکته به مجال مفصلی نیاز دارد که خارج از حوصله این گفتگو است.

س: در سال‌های اخیر، مخصوصاً در غرب، یک سری تکانه‌های شدید اقتصادی به‌وجود آمد که باعث شد به فکر بیافتند اقتصاد خود را در برابر این بحران‌های شدید مقاوم کنند. مهم‌ترین رویکرد آنها برای مقاوم‌سازی اقتصادشان چه بوده است؟

شریف‌زاده: همان طور که اشاره کردم مقاوم کردن اقتصاد تابع اقتضائات بومی هر کشور و منطقه است. لذا روش­ها، برنامه­ها و سیاست­های مقاوم کردن اقتصاد کشور به کشور تفاوت می‌کند. لذا این مطلب کاملاً بومی است. اینکه ببینید کدام نقاط اقتصادتان آسیب‌پذیر است و آن آسیب‌ها را از بین ببرید. ممکن است یک چیزی در اقتصاد روسیه آسیب باشد که در اقتصاد چین نباشد؛ یعنی در اقتصاد چین آسیب نباشد؛ زیرا آسیب‌پذیری یک چیزی است که تابع شرایط زمان و مکان شما است. ممکن است همین اقتصاد ایران بیست سال پیش از یک جا آسیب‌پذیر بوده و امروز از یک جای دیگر آسیب‌پذیر باشد. لذا هر کشوری با شرایط خودش آسیب‌پذیریش مشخص می‌شود و در مقابل آن آسیب‌ها خود را ایمن می‌کند. هر کسی باید آسیب خودش را ببیند و برای آن چاره اندیشی کند. ما آسیب‌های خودمان را باید ببینیم. البته از تجربه دیگران برای کشور خودمان می‌توانیم درس بگیریم، ولی آسیب‌های ما مخصوص خود ماست. که البته ممکن است بعضی از آنها مشترک باشد.

س:  در واقع ا قتصاد مقاومتی یک الگوی بومی در برابر بحران‌ها است.

شریف‌زاده: ممکن است در برخی کشورها جنبه‌های مشترکی نیز داشته باشد. ولی اصل آن حتماً بومی است. مثلاً در کشور خود ما یکی از نقاط آسیب‌پذیری‌مان وابستگی به صادرات نفت است.  خب ممکن است این را در کشوری مثل آمریکا نداشته باشیم. زیرا وابسته به صادرات نفت نیست. البته آنها نیز وابستگی­هایی داشته و دارند. یک زمانی در دهه 1970 در واردات نفت وابسته بودند که بعدها سعی کردند وابستگی‌شان را کم کنند. امروز مثلاً آلمان و فرانسه در حوزه گاز به روسیه وابسته هستند و از این ناحیه آسیب‌پذیرند؛ به همین جهت هم در حال کم کردن این وابستگی و به‌دنبال منابع جایگزین انرژی هستند. به هر حال هر کشوری نقاط آسیب‌پذیری خودش و راه حل‌های خودش را دارد. الان مشاهده می­فرمایید که روسیه در تعاملات پولی و مالیش به دنبال این است که دلار را حذف کند تا متکی بر روابط دلاری نباشد و مجبور نباشد از این بابت به آمریکاییها باج بدهد.

س: بفرمایید با توجه به اینکه در واقع ما در یک اقتصاد جهانی قرار داریم و امکان جدائی از آن هم وجود ندارد، این رابطه را چگونه باید شکل دهیم که همزمان با حفظ رابطه‌مان با کشورهای مختلف، اقتصادمان نیز ضربه نخورد؟

شریف‌زاده: من چند نکته خدمت شما عرض می‌کنم. حتماً باید از فرصت‌هایی که در اقتصاد جهان است استفاده کرد. اتفاقاً یکی از چیزهایی که دشمن ما می‌خواهد اینکه ما منعزل و منزوی شویم. وقتی منزوی شدیم، جلوی رشدمان گرفته می‌شود. تجارت و همکاری با سایر کشورها برای هر کشوری فواید بسیاری دارد. چرا دشمن تلاش می‌کند روابط ما با برخی کشورها کم و محدود شود؟ برای اینکه آسیب ببینیم. پس باید دقیقاً بر عکسِ چیزی که دشمن می‌خواهد، روابطمان را گسترش دهیم، اما طوری گسترش دهیم که وابسته نشویم بلکه حتی آسیب‌پذیریمان کم شود. ما سابقاً نفت را به تعداد کشورهای محدودی صادر می‌کردیم. باید چه‌کار کنیم؟ از این پس باید مشتری‌هایمان را گسترش دهیم. قبلاً فقط با دلار مبادله می‌کردیم، از این پس باید با ارزهای بیشتری مبادله کنیم. این کارها را باید انجام دهیم تا آسیب‌پذیری ما کمتر شود. به این ترتیب، صادراتمان را داریم، روابطمان را داریم اما آسیب‌پذیر نیستیم. در واردات هم همینطور است. باید از کشورهای مختلفی واردات داشته باشیم که اگر موقعی به هر دلیلی کشوری با ما دشمنی کرد آسیب نبینیم. باید مبادی صادراتی و مبادی وارداتی خودمان را متنوع کنیم. حتی المقدور روابط پولی متقابل و پیمان‌های دوجانبه با کشورهایی که مبادله گسترده با آنها داریم، برقرار کنیم. اینها باعث می‌شود آسیب‌پذیری ما کم شود. البته در حوزه‌هایی که برای کشور خیلی حساس و حیاتی است، مثل حوزه غذا، حوزه دارو و فناوری‌های استراتژیک، برای اینکه آسیب‌پذیریمان کمتر شود باید به جایی برسیم که نیازهای اساسی و حساسمان را از داخل تأمین کنیم. طوری نباشد که مثلاً پس‌فردا بگویند ما بنزین نمی‌دهیم و آسیب‌پذیر شویم. واقعاً اتفاق خوبی بود که با این بنزین پتروشیمی‌ها توانستیم کشور را از آسیب‌پذیری‌ها رها کنیم. واردات بنزین نقطه ضعفی بود که فکر می‌کردند ما به خاطر آن مشکل پیدا می‌کنیم. اما ما از این بابت آسیب ندیدیم. چرا؟ زیرا برایش جایگزین داشتیم. دشمن در اینجا دید جواب نمی‌دهد؛ لذا تمرکزش را در جاهای دیگر قرار داد. پس این حوزه الان مقاوم است. دشمن ضربه‌ای نمی‌تواند بزند. اینجا در واقع ساختار اقتصاد مقاوم شده است. پس باید با دنیا ارتباط داشت. اطمینان داشته باشیم که دشمن می‌خواهد رابطه ما با دنیا کم باشد. منزوی باشیم. برون‌گرا نباشیم. ما باید عکس خواسته دشمن عمل کنیم. باید هوشیار باشیم تا ضربه نخوریم.

س:  اشاره فرمودید یکی از معضلات اقتصادی کشور ما وابستگی شدید به نفت است. چه راه‌حل‌هایی برای رهایی از این مشکل و تحقق اقتصاد مقاومتی می‌توانید ارائه دهید؟

شریف‌زاده: این مسئله خیلی پیچیده‌ است. به‌خاطر اینکه ما الان بیست سال است که می‌گوییم می‌خواهیم از وابستگی به نفت رها شویم. نمی‌گوییم؟ چرا نشده است؟

س: شاید برایش برنامه­ای نداشته­ایم.

شریف‌زاده: چیزی که باید در این حوزه اصلاح شود فرآیند تصمیم‌گیری است. ما باید کاری کنیم که دولت و مجلس که تصمیم‌گیرنده درباره درآمد و پول نفت هستند، این رفتار را نداشته باشند که زمانی که قیمت نفت بالا می­رود بخواهند پول نفت را یک‌جا خرج کنند. همین‌طور هم روزی که بهای نفت کاهش پیدا کرد مصیبت زده شویم و آه و افسوس بخوریم. متأسفانه در این بیست- سی سال اخیر همه دولت‌ها همین رفتار را داشته‌اند. یعنی هر موقع بهای نفت گران شده است، پول نفت را آورده‌اند و خواستند همه را یکجا در دوره تصدی خودشان خرج کنند. درباره وابستگی به نفت باید یک مقدار نگرش‌هایمان را عوض کنیم و فرآیند تصمیم‌گیری را هم اصلاح کنیم. فرآیند تصمیم‌گیری درباره نفت باید به‌گونه‌ای باشد که دسترسی دولت و مجلس به منابع نفتی برای خرج‌های جاری کم شود و حتی به صفر برسد. در برنامه سوم حساب ذخیره ارزی ایجاد شد که بخشی از درآمد نفت به آن واریز شود تا در زمان کاهش قیمت نفت خیالمان از منابع ارزی راحت باشد. همان زمان قرار بود نصف منابع این حساب هم برای تولید باشد که تقریباً همه‌اش را دولت بر می‌داشت و خرج خودش می­کرد. الان هم که صندوق توسعه ملی درست شده است باز دولت‌ها به آن چشم طمع دارند، در حالی که درصد کمی از درآمد نفتی ما (بین بیست تا سی درصد) به صندوق واریز می­شود. در حالی که باید برعکس باشد؛ بیست درصد درآمد نفت را دولت بردارد و هشتاد درصدش برای توسعه بلندمدت کشور به صندوق برود. این لازمه‌اش آن است که ساختارها و نگرش‌ها اصلاح شود که جزو پیچیده‌ترین مسائل کشور ماست. خیلی پیچیده است. چون جنبه ساختاری و نهادی دارد. من احساس می‌کنم اگر حیات این ساختارهای و نهادها ادامه پیدا کند، همه دولت‌ها و مجلس‌ها باز همین رفتار را خواهند کرد. یعنی فرض کنید تحریم‌ها برداشته شود و ما بتوانیم مثلاً سه میلیون بشکه نفت صادر کنیم، درآمد صادرات هر سه میلیون بشکه را دولت‌ها می‌خواهند خرج کنند.

 فرآیند تصمیم‌گیری درباره نفت باید به‌گونه‌ای باشد که دولت و مجلس دستشان نسبت به خرج کردن درآمدهای نفت بسته باشد یا این‌قدر که الان است باز نباشد. یعنی در واقع بخش عمده درآمد نفت برود در صندوق توسعه ملی و سال به سال هم بیشتر شود و واقعاً دولت و مجلس نتوانند دخالتی کنند و آن را خرج مخارج روزمره کنند. البته من فکر می‌کنم اولین لازمه این کار، فرهنگ‌سازی است. اینکه مسئولین کشور بفهمند و واقعاً به این اعتقاد داشته باشند که این کار به صلاح کشور است و مصالح بلندمدت کشور را به مصالح کوتاه‌مدت ترجیح بدهند. یعنی نمایندگان مجلس و مسوولین دولت به‌جای اینکه بیشتر به فکر این باشند که دور بعد در انتخابات رأی بیاورند به این فکر باشند که مصالح کلی کشور در بلندمدت حفظ شود و دولت‌ها نیز همین‌طور. این خیلی سخت است. فوق‌العاده سخت است. یکی از پیچیده‌ترین مسائلی که من فکر می‌کنم در برابر اقتصاد ما وجود دارد، همین بحث مدیریت درآمدهای نفتی است. فکر نمی‌کنم با سازوکارهایی که تا به امروز طراحی کرده­ایم بتوانیم این مسئله را حل کنیم. حل این مسئله یک تحول جدی می‌خواهد.

س: در واقع باید به یک راهکاری بیاندیشیم که دولت‌ها منبع اصلی درآمدشان نفت نباشد. بتوانند از منابع دیگر مثل اخذ مالیات یا سایر راهکارها درآمدکسب کنند؛ مثل کشورهایی که نفت ندارند اما اقتصادشان قوی است.

شریف‌زاده: پیچیدگی اینجاست که یک کشور نفت داشته باشد و درآمد آن را درست مدیریت کند. اگر نفت نداشتیم مسئله‌ای نبود.  ممکن است من آدمی باشم که پول ندارم، خب در زندگی ریخت و پاش نمی‌کنم. مهم این است که آدم پول داشته باشد و ریخت و پاش نکند. آدم فقیر که اسراف برایش معنی ندارد.

س: از معضلات دیگر ما مشکل نظامات پولی، مخصوصاً نظامات بانکی است. چه راهکارهایی جهت رفع مشکل در این حوزه یا استانداردسازی این نظامات در نظر می‌گیرید؟

شریف‌زاده: این نظاماتی که گفتید خیلی متعدد و متنوع هستند و باید درباره آنها مفصل بحث کرد. یک بخش از راه‌حل این است که ما دست گروه‌های ذی‌نفع و رانتی را از منابع کشور دور کنیم. این هم اصلاح بسیار سختی است که باید انجام شود. تا وقتی که عده‌ای در وارد کردن شیر مرغ تا جان آدمیزاد منافع آنچنانی دارند، تولید در این کشور شکل نخواهد گرفت. تا وقتی که در کشور یک عده‌ای رانت دارند، می‌روند وزارت بازرگانی یک مجوز می‌گیرند، با آن مجوز دهها میلیارد تومان به دست می­آورند. خب، اینها نخواهند گذاشت تولید در کشور شکل بگیرد و اقتصاد مقاوم شود. اینها ما را وابسته نگه می‌دارند. قبل از اینکه به نظام بانکی برسیم، یک از مهم­ترین بخش­هایی که باید اصلاح بشود، حوزه رفتار گروه‌های ذی‌نفع و رانت­خوار است. باید در این کشور یک چاره‌ای برای رانت‌جویی و فساد بشود. این از همه مهم‌تر است. حالا این در صادرات هست، در واردات هست، در سیستم بانکی هم هست. این داستان مه‌آفرید که پیش آمد، همین داستان سه هزار میلیارد، همین است دیگر. باید روابط در سیستم به حدی از شفافیت برسد که این رانت‌خواری‌ها و مفاسد برچیده شود. الان در نظام بانکی منابعمان کم نیست. مقدار زیادی هم وام داده شده است. چرا این منابع طرف تولید نرفته است؟ در واقع کسانی که رانت داشته‌اند رفته­اند وام گرفته‌اند. بیشتر این منابع در کار دلالی افتاده است.. اصلاً بعضی از این جماعت رانت­خوار و بعضاً فاسد مجوز گرفته‌اند و بانک زده‌اند. مگر مه آفرید مجوز تاسیس بانک آریا را نگرفته بود؟ این جماعت رانت­خوار پول‌های مردم را جمع می‌کنند می‌روند دلالی می‌کنند. اینها باید اصلاح بشود. اصلاح شدن آن هم به این است که ساز وکارها و قواعد بازی اصلاح شود. ما باید قواعدی در اقتصادمان بگذاریم که هر کسی نتواند رفتار رانت‌جویانه در اقتصاد داشته باشد و این خیلی مسئله مهمی است. جزو مواردی که باید اصلاح شود همین رفتارهای رانت‌جویانه است. بخش زیادی از این اصلاح در نظام بانکی این است که رفتار حرفه‌ای در بانک‌داری داشته باشیم. رفتار حرفه‌ای یعنی اینکه سیاست‌گذار پولی ما در تنظیم مقدار سود، چه در تسهیلات چه در سپرده، رفتار حرفه‌ای کند. کاری نکند که ایجاد رانت شود. باز برمی‌گردیم به همان بحث. ما ایجاد رانت کرده‌ایم. وقتی شما تسهیلات ارزان‌قیمت می‌دهید، منابع ارزان‌قیمت می‌دهید، ایجاد رانت می‌شود. رانت‌جوها می‌دوند و جلو می‌آیند. ما به دست خودمان رانت درست می‌کنیم. نظام بانکی‌مان رانت درست می‌کند. وقتی رانت ایجاد شد، رانت‌جو می‌آید منابع را می‌برد. منابعی که باید صرف تولید شود، باید سرمایه در گردش بنگاه شود، باید صرف سرمایه‌گذاری‌های مولد شود، صرف دلالی می‌شود.

به نظر من مهم‌ترین مسئله در نظام بانکی، نظام صادرات و نظام واردات و بسیاری دیگر از نظامات اقتصادی این است که ما رانت‌ها را از بین ببریم. برای از بین بردن رانت باید بر ساز وکارهای رقابتی و شفافیت تکیه کنیم. تا زمانی که رانت در اقتصاد هست، تولید شکل نمی‌گیرد. وقتی من می‌توانم بروم با زد و بند یک وام چند صد میلیاردی بگیرم و ببرم مثلاً در مبادلات ارزی یا بورس و در آنجا یک رانت دیگر هم بخورم و 300-400 میلیارد تومان از آن در بیاورم یا مجوز واردات بگیرم و چند صد میلیارد و بعضاً چند هزار میلیارد از آن در بیاورم، هیچ وقت به سمت تولید نمی‌روم و خودم را درگیر مشکل تکنولوژی و واردات ماشین‌آلات و مشکلات کارگری، بازاریابی، بسته‌بندی، رساندن کالا به بازار، رفع عیوب و غیره نمی‌کنم. در این چند سالی که به واردات دامن زدیم و به این جماعت رانتخوار فرصت رانتجویی دادیم، ببینید بسیاری از تولیدکنندگان ما به چه وضعیتی افتاده‌اند؟ تا زمانی که این رانت اقتصادی وجود دارد وضعیت همین است. به هر تقدیر یکی از چیزهایی که باید اصلاح شود، این است که بساط رانت­خواری در کشور جمع بشود. در صادرات، در واردات، در سیستم بانکی، در حوزه ارز، هر چه رانت است را باید از بین ببریم. وقتی که رانت از بین رفت، دیگر کسی طمع نمی‌کند که با رانت جلو برود. بنابراین به سمت تولید، خلاقیت و ایجاد ارزش افزوده واقعی می‌رود.  

خوب است در اینجا یک نکته دیگر هم اضافه کنم. در حوزه مبادلاتپولی و مالی، ما به‌شدت متکی بر ساز وکارهای عادی دنیا بودیم. یک کشوری که هر آن در معرض تحریم است نباید تمام نیرویش را بر یک ساز وکار بگذارد. باید متنوع می‌کردیم. متأسفانه این کار را نکرده بودیم. ما متکی بودیم بر مبادلات دلاری که از طریق بانک مرکزی امریکا در نیویورک انجام می‌شد. این را باید اصلاح می‌کردیم. حالا یک تلاش‌هایی شده است؛  انشاالله که ادامه پیدا کند و نتیجه بدهد.

س: شما برای رسیدن به شرایط اقتصاد مقاومتی چه نقشی را برای دانشگاهیان و حوزویان قائل هستید؟ در واقع آنها چه کمک‌هایی می‌توانند بکنند؟

شریف‌زاده: همان طور که در جواب سوالات قبل عرض کردم برای مقاوم کردن اقتصاد به تغییرات عمیق و ماندگاری نیاز داریم. نگرشمان به درآمدهای نفتی را باید عوض کنیم؛ رانت­های موجود در نظام اقتصادیمان را باید حذف کنیم؛ مدیریت­هایمان را باید شفاف و پاسخگو کنیم. خب یکی از مهم­ترین کارهایی که برای انجام این تغییرات باید انجام شود مطالبه­گری و گفتمان‌سازی است. و این کار را حوزه و دانشگاه می­توانند به خوبی انجام بدهند. چرا؟ چون دانشگاهیان و حوزویان ذی‌نفع نیستند. مثل دولت نیستند که پس‌فردا رأی بخواهند یا مثل نمایندگان مجلس نیستند که در حوزه انتخابیه رأی بخواهند. آزادند. منافع کوتاه‌مدت ندارند. از آنجا که آزادند و گرفتاری کوتاه‌مدت ندارند، می‌توانند افق‌های بلندمدت را ببینند و آسیب‌هایی را که در کشور وجود دارد مشخص کنند. این خیلی مهم است. باید به دانشگاهیان اجازه داد به دولت بگویند این کار را که می­خواهی بکنی اقتصاد را آسیب‌پذیر می‌کند. حوزویان به مردم بگویند مصرف بیش از حدی که در این زمینه دارید، اقتصاد را آسیب‌پذیر می‌کند. اگر این وظیفه اصلی را حوزه و دانشگاه انجام بدهند، اگر این آسیب‌هایی که در آینده وجود خواهد داشت را نشان بدهند، آسیب‌های  بلندمدت و راه‌حل‌ها را نشان بدهند و جامعه را آگاه کنند و بین سیاست‌مدارها، اهل مجلس و پارلمانی‌ها، توده مردم، کارمندان و کارگران فرهنگ‌سازی کنند، مسائل کشور رو به حل می‌رود. علاوه بر این متخصصان برخی رشته‌ها مثل رشته‌های فنی با حل وابستگی‌های کشور در نقاط آسیب‌پذیر مثل تکنولوژی‌های پیشرفته یا دارو کار بزرگی می‌توانند انجام دهند تا وابستگی ما کم بشود.

س: بخش خصوصی چه کمکی می‌تواند بکند؟ نقش بخش خصوصی در اقتصاد مقاومتی چیست؟

شریف‌زاده: اگر منظورتان فعالان اقتصادی بخش خصوصی است، مثلاً تجار و تولیدکنندگان، اینها می‌توانند یک مقدار زیادی از مقاومت اقتصادی را شکل بدهند. زیرا دشمن به‌راحتی می‌تواند دولت و شرکت­های دولتی را شناسایی کند و دست و بالشان را ببندد و مبادلاتشان را محدود کند، ولی بخش خصوصی را نمی‌تواند یا به‌سختی می‌تواند شناسایی و تحریم کند. در این یکی دو سه سال اخیر نیز بخش خصوصی ما در دور زدن تحریم‌ها در حوزه‌های مختلف، خدمات زیادی انجام داده است. این خدمت بزرگی است که بخش خصوصی می‌تواند انجام دهد. در عرصه ساختن اقتصاد مقاوم هم بالاخره طبق سیاست‌های کلی اصل 44 قرار است اداره اقتصاد کشور را بخش خصوصی انجام دهد؛ چه در حوزه بانکی، چه در حوزه بیمه، چه در حوزه تولیدات کشاورزی، چه در حوزه تولیدات صنعتی. خب، بخش خصوصی باید جدیت داشته باشد و به تولید رونق بدهد؛ رونق تولید از ملزومات اساسی مقاوم شدن اقتصاد است. ما باید از بخش خصوصی‌ بخواهیم که به‌جای اینکه منابعش را به سمت سفته بازی ببرد، به سمتی ببرد که اقتصاد کشور را از طریق تولید باثبات‌تر کند.

س: اگر بخواهیم با یک حرکت جهادی از طریق پیمودن راه‌های میان‌بر، گام‌های جدی در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی برداریم، ویژگی این حرکت جهادی چه خواهد بود و راه میانبر را چه می‌دانید؟

شریف‌زاده: خود جهاد راه میانبر است. چرا؟ شما اگر زندگی جهادی داشته باشید و رفتار جهادی بکنید، خدا کمک می‌کند. این وعده الهی است که: «وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا». خدا کمک می‌کند که شما کار را جلو ببرید. در واقع خود حرکت جهادی میانبر است، زیرا خدا راه‌های ناشناخته را جلوی شما باز می‌کند. نه تنها در مدیریت جهادی راه میانبر وجود دارد، بلکه مدیریت جهادی خودش میانبر است. در واقع حرکت جهادی سریع‌ترین راه است برای رسیدن به موفقیت، اگر همه جهادی رفتار کنیم؛ یک خانواده در مصرف خودش، یک کارگر در تولید خودش، تاجر در معامله خودش، معلم در درس‌دادن خودش، مبلغ در تبلیغش، دانشگاهی در ارتباط با زمینه تحقیقاتی خودش، هر کس در کار خودش حرکت جهادی داشته باشد،آن‌گاه خدا کمک می‌کند و راه‌های جدید باز می‌کند و ما به‌راحتی می‌توانیم از موانعی که در جلوی ما قرار داده شده است به‌سرعت عبور کنیم و به نتیجه مطلوب برسیم. البته اگر حرکت جهادی جنبه جمعی پیدا کند حتماً برکات آن هم بیشتر می­شود. در قرآن کریم هم قیام جمعی به قیام فردی ترجیح داده شده است. قرآن کریم می­گوید: «قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا».

س: چگونه باید در خصوص اقتصاد مقاومتی گفتمان‌ سازی و فرهنگ‌سازی نمود و آن را به یک گفتمان بومی و مطالبه عمومی تبدیل کرد که به‌تدریج در بخش‌های مختلف جامعه نفوذ کند؟

شریف‌زاده: الان جامعه ما فهمیده است که از جهت اقتصادی آسیب‌پذیر هستیم. این خیلی خوب است. به این نتیجه رسیده­ایم که شیوه‌های قبلی ما را آسیب‌پذیر کرده است. فهمیده­ایم رویه‌هایی که سابقاً داشتیم رویه های مقاومی نبوده. خود این فهم و آگاهی، نقطه شروع خیلی خوبی است که از همینجا شروع کنیم. اول حوزویان و دانشگاهیان، بعد دانشجوها و بعد توده مردم را آگاه کنیم که ای مردم ما اگر آسیب دیدیم به این خاطر بود که اقتصادمان مقاوم نبود. باید این اقتصاد را مقاوم کنیم. و هر کسی در این مقاوم کردن اقتصاد سهمی دارد. مراکز تحقیقاتی سهمی دارند، دانشگاه‌ها سهمی دارند، مراکز نظامی سهمی دارند، مراکز کشاورزی، مراکز فرهنگی هر یک سهمی دارند که باید ایفا کنند. این باید باور بشود و همه بفهمند که اقتصاد مقاومتی ضرورت است و همچنین همه بفهمند که اقتصاد مقاومتی به نفع همه است. یعنی بنده به‌عنوان مصرف‌کننده باید بفهمم اگر خوب مصرف‌کنم، این به نفع کشور است. این را یادآور شوم. اگر من این لامپ مهتابی را کمتر روشن نگه دارم به نفع کشور و انقلاب است. اگر من کاری بکنم که منابع کشور به هدر نرود، به نفع نظام و اسلام است. باید این را بفهمیم که در واقع این روندی است که اگر دنبال بشود منافع کشور و نظام اسلامی را تأمین خواهد کرد و این خیلی مهم است که تبدیل به باور بشود. البته برای مقاوم شدن اقتصاد نگرش‌هایمان به خیلی چیزها باید عوض شود. نگرشمان به مالیات دادن باید عوض شود. ما عموماً اهل مالیات دادن نیستیم. خوشمان نمی‌آید. این باید اصلاح شود. نگرشمان به مصرف باید اصلاح بشود، نگرشمان به تولید باید اصلاح بشود. نگرشمان نسبت به کار باید اصلاح بشود. خیلی از این چیزها باید اصلاح بشود. نگرش ما نسبت به ثروت آفرینی باید اصلاح بشود. اینها باید تک تک اصلاح شود.

س: خیلی ممنون که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

شریف‌زاده: من هم متقابلا از شما تشکر می­کنم. ان‌ شاءالله موفق و مؤید باشید.